English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9156 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
perigee U نقطه حداقل مسافت در مدارسفینه فضایی نققه حضیض مدار سفینه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
orbital injection U دادن سرعت لازم برای چرخش دور یک مدار به سفینه فضایی
space ship U کشتی فضایی سفینه فضایی
space ship U سفینه فضایی
spacecraft U سفینه فضایی
space shuttle U سفینه فضایی
space shuttles U سفینه فضایی
modules U قسمتی از سفینه فضایی
module U قسمتی از سفینه فضایی
spacecraft U سفینه فضایی ship space : syn
reentry vehicle U مدول یا قسمتی از سفینه فضایی که مجددا بایستی ازجو عبور کند تا به زمین برسد
perihelion U نزدیکترین نقطه مدار به خورشید
perigee U نزدیکترین نقطه مدار به کره زمین
perilune U نزدیکترین نقطه مدار به کره ماه
periapsis U نزدیکترین نقطه مدار به جسم اولیه یا مادر
minimim wage law U قانون حداقل دستمزد که براساس ان حداقل دستمزدنبایستی از میزانی که توسط دولت تعیین میشود کمتر باشد
minimum range U حداقل شعاع عمل دستگاه یا برد حداقل
duplex U مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
duplexes U مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
photo distance U مسافت اندازه گیری شده ازعکس هوایی مسافت روی عکس
time distance U مسافت زمانی حرکت ستون مسافت طی شده در زمان معین
epigee U حضیض
perigee U حضیض
nadir U حضیض
perihelion U حضیض
attenuation mean free path U مسافت ازاد میانگین درتضعیف مسافت تضعیف
mean free path for attenuation U مسافت ازاد میانگین درتضعیف مسافت تضعیف
range scale U طبله برد مقیاس مسافت جدول مسافت
scattering mean free path U مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
mean free for scattering U مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
perihelion U حضیض خورشید
perigee U حضیض زمینی
junctions U محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junction U محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
fire support station U نققه هدف اتش پشتیبانی دریایی ایستگاه اتش دریای
reference point U نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
short international U مسابقهای که هر تیرانداز 03تیر از مسافت 05 متر و 03تیر از مسافت 53 متر و 03تیر از مسافت 52 متر با تیرو کمان می اندازد
max min system U سیستم حداکثر و حداقل سیستم انبارداری که در ان حداقل و حداکثر موجودی تعیین میگردد
range section U قسمت مسئول مسافت یاب یاکار با دستگاه مسافت یاب دریک اتشبار
argo U سفینه
vessels U سفینه مجرا
vessel U سفینه مجرا
range component U عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
windsor round U مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری و 63تیر از مسافت 05 متری و63 تیر از 04 متری با کمان
argo U صورت فلکی سفینه
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
ships U سوار کشتی شدن سفینه
ship U سوار کشتی شدن سفینه
vehicle stopping distance U مسافت ایست وسیله نقلیه مسافت ایست خودرو
pressurises U فشارهوای داخل سفینه را تنظیم کردن
pressurizes U فشارهوای داخل سفینه را تنظیم کردن
pressurising U فشارهوای داخل سفینه را تنظیم کردن
pressurize U فشارهوای داخل سفینه را تنظیم کردن
pressurizing U فشارهوای داخل سفینه را تنظیم کردن
pad U ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pads U ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
composite circuit U مدار الکترونیکی که از چندین مدار و قطعه کوچکتر تشکیل شده است
switching U مدار الکترونیکی که میتواند پیام ها را از یک خط یا مدار د مرکز کنترل به دیگری ارسال کند
inferior planet U سیارهای که مدار گردش ان کوچکتر از مدار زمین میباشد
mean free path absorption U مسافت ازاد میانگین در جذب مسافت جذب
absorption mean free path U مسافت ازاد میانگین در جذب مسافت جذب
coincidence range finder U مسافت یاب دوشاخهای مسافت یاب انطباقی
road distance U مسافت روی جاده یا مسافت طی شده از جاده
pinning U یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinned U یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pin U یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
foot spot نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
pull up point U نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
triple point U نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
bearing U موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
picture point U نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
ti;me to go U زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
pointillism U شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
line of vision U خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
mask design U اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
switching U مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
free drop U برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
zeros U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zero U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
approaches U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
load point U نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
marks U هدف نقطه اغاز نقطه فرود
approached U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
azimuth U موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
mark U هدف نقطه اغاز نقطه فرود
approach U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
firing circuit U مدار چاشنی مدار انفجار
powder train U مدار خرج مدار باروت
telemetering U ارزیابی کردن موشکها مسافت سنجی کردن مسافت سنجی
sofar U سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
one hook U مدار انفجاری که فقط به یک عامل انفجاری نیاز دارد مدار یک عامله
pyramid spot U نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
flash point U نقطه الوگیری نقطه افروزش
crossing points U نقطه تقاطع نقطه تلاقی
crossing point U نقطه تقاطع نقطه تلاقی
minimum U حداقل
minim U حداقل
minimum stock level U حداقل
minimally U حداقل
minimal U حداقل
minims U حداقل
min U حداقل
holding point U نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
minimized U به حداقل رساندن
troughs U حداقل موج
minimize U به حداقل رساندن
trough U حداقل موج
minimises U به حداقل رساندن
minimizes U به حداقل رساندن
minimising U به حداقل رساندن
minim U وابسته به حداقل
minimizing U به حداقل رساندن
minims U وابسته به حداقل
danger warning level U حداقل موجودی
minimum U حداقل کمینه
minimum size U اندازه حداقل
minimum range U حداقل برد
minimum elevation U حداقل درجه
minimization U به حداقل رسانیدن
least cost U حداقل هزینه
least price U حداقل قیمت
price floor U حداقل قیمت
bottom price U حداقل قیمت
base wage rate U حداقل دستمزد
minimum wage U حداقل دستمزد
global minimum U حداقل مطلق
minimised U به حداقل رساندن
relative minimum U حداقل نسبی
minimum charge U حداقل قیمت
minimum charge U حداقل هزینه
neap tide U جذر و مد حداقل اب
minimum price U حداقل قیمت
roll in point U نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
thermal resolution U حداقل اختلاف حرارت
thermal resolution U حداقل سنجش حرارت
maximum and minimum thermometer U گرماسنج حداقل و حداکثر
cost minimization U حداقل کردن هزینه
reduced strenght U حداقل استعداد جنگی
least squares estimates U براورد حداقل مربعات
minimum mortality U حداقل مرگ و میر
minimum subsistence level U سطح حداقل معیشت
least cost combination U ترکیب حداقل هزینه
minimum standard of living U حداقل سطح زندگی
minimum elevation U حداقل ارتفاع لوله
short term U حداقل مدت تنبیه و زندانی
cut off ratio U حداقل نرخ قابل قبول
on the deck U پرواز در حداقل ارتفاع مجاز
neap U حداقل ارتفاع اب یاجذر و مد دریا
to have [or bear] a maximum [minimum] load of something U حداکثر [حداقل] باری را پذیرفتن
minimum elevation U حداقل درجه مربوط به مانع
minimum down payment U حداقل میزان پیش پرداخت
extremum U حداکثر یا حداقل تابع ریاضی
ordinary least square method U روش حداقل مربعات معمولی
amphiploid U دارای حداقل کرموسوم ارثی
double amplitude peak value U مقدارحداکثر تا حداقل یک موج سینوسی
two stage least squares method U روش حداقل مربعات دومرحلهای
pilot line production U تولید به حداقل در کارخانجات نظامی
meantide U حداقل جذر و مدهای اب دریا
minimum clearance U حداقل حاشیه امنیت بالای مانع
skeleton crew U حداقل خدمه یک وسیله یا جنگ افزار
interfaces U 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interface U 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
at a [the] minimum <adv.> U کم کمش [حداقل] [برای آگاهی اندازه یا شماره]
at least [no less than] [not less than] <adv.> U کم کمش [حداقل] [برای آگاهی اندازه یا شماره]
protoxide U ترکیبی که حداقل ذرات اکسیژن دران باشد
efficiency point U حد مطلوبیت کالای تولید شده با حداقل هزینه
quorum U حداقل عده لازم برای رسمیت جلسه
litter relay point U نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
punctuation marks U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation mark U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
bridge U تط ابق اجزای ارتباطی تا اینکه قط ع برق با حداقل برسد
bridges U تط ابق اجزای ارتباطی تا اینکه قط ع برق با حداقل برسد
bridged U تط ابق اجزای ارتباطی تا اینکه قط ع برق با حداقل برسد
cubic U فضایی
isometric U فضایی
spacial U فضایی
isometrics U فضایی
spatila U فضایی
three-dimensional U فضایی
spatial U فضایی
gradient circuit U مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
pointillism U نقاشی نقطه نقطه
point-to-point connection U اتصال نقطه به نقطه
point to point network U شبکه نقطه به نقطه
discrimination U حداقل جدایی برای رویت دوهدف بصورت مجزا در رادار
error handling U به حداقل رساندن احتمال وقوع خطا روش رفع اشکال
weighted least square method U روش حداقل مربعات وزنی در اقتصادسنجی برای تخمین پارامترها
stereoisomerism U همپاری فضایی
stereoisomerism U ایزومری فضایی
space lattice U شبکه فضایی
space time U شاتل فضایی
space medicine U پزشکی فضایی
space perception U ادراک فضایی
space platform U پایگاه فضایی
space platform U ایستگاه فضایی
space relations U روابط فضایی
space isomerism U ایزومری فضایی
space isomerism U همپاری فضایی
space geametry U هندسه فضایی
cubic measure U اندازه فضایی
Recent search history Forum search
1Potential
119 hrs · Sometimes the good you try to do to help others, ends up being thrown back at your face. Do things for Allah's sake, not to please people.
1For optimal results drink a minimum of 1 gallon of water daily
1در حلقه ها و مدولها در درس جبر چه مفهومی دارد؟ Socle
1the rate at which total office space is leased less space vacated during a specific period of time
0نقد و نظر آزاد ولی دشنام و فحش ممنوع: دوستان عزیز بویژه عدالت خواهان جنبش روشنایی اولا خوشحالم که همه مردم حق و باطل را بخوبی تشخیص دادند و دوما خوشحالم که حداقل خوبان و بدان از هم تمیز شدند و دیگر هر
0مداری که فرکانس آن توسط کاربر تنظیم میشود. برای یکسان کردن سیگنالها و مدار ها با یک باس ساعت
0مدار ی که دوعدد دوبیتی را باهم جمع کند
0نحوه کار با نرم افزار waze
0حداکثر یا حداقل تابع ریاضی
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com